تصمیم گرفته تو زندگیش تغییر بوجود بیاره
دسته کم نگیرش
وقتی یه دختر از موهاش بگذره یعنی خیلی راحت میتونه از خیلی چیزا بگذره
هرچه آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
ای مرغ ســحر تو صبح برخاستهای
ما خود همه شب نخفتهایم از غم دوســت
بگذار تا ببوسمت
ای نوشخندِ صبح
بگذار تا بنوشمت
ای چشمهی شراب
بیمار خندههای توام
بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی
گرم تر بتاب...
مستور منشین!